کدام نظام انتخاباتی عادلانه تر است؟؟؟؟
کدام را برگزینیم؟؟؟؟
در ابتدا به مقایسه نظام های انتخاباتی در کشورهای مختلف می پردازیم تا در نهایت به نظامی با شرایط مورد نیاز دست پیدا کنیم.
انتخاب رأیدهندگان در کشورهای مختلف با معیارها و شاخصهای متفاوتی انجام میپذیرد. برای مثال در انتخابات جمهوری اسلامی ایران، به دلیل اسلامی بودن نظام سیاسی آن، انتخاب از منظر اسلام بررسی میگردد. پس انتخاب فرد اصلح ملاک است، ولی در برخی جوامع دیگر، تنها انتخاب فردی ملاک است که منافع حزب و یا فرد مشخصی را تأمین نماید.
بدین ترتیب مشخص گردید که، در امریکا انتخاب رئیسجمهور، دو درجهای است و در این زمینه نیز تاریخ انتخابات در امریکا نشان داده است که رقابت تنها بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه وجود دارد و سایر احزاب و کاندیداها به دلایلی، هم چون نداشتن توان مالی گسترده، عدم برخورداری از حمایت نهادهای سیاسی و شخصیت های مؤثر سیاسی، عدم برخورداری از لابی صهیونیستی و ... شانسی برای راهیابی به کاخ سفید ندارند.
در مقایسهی نحوهی انتخاب رئیسجمهور در امریکا و جمهوری اسلامیایران بایستی گفت که در ایران رئیسجمهور با انتخاب مستقیم مردم به قدرت میرسد و توسط نهادی مورد تأیید قرار میگیرد که خود نقشی در انتخاب آنها ندارد و بایستی از شرایطی چون تابعیت ایران، مدیر و مدبر بودن، حسن سابقه و امانت و تقوا و ... برخوردار باشد. اما رئیسجمهور امریکا توسط هیئتهایی از هر ایالت انتخاب میشود که اعضای این هیئتها هرکدام جهت سیاسی خاصی دارند.
در خصوص مقایسه نظام انتخاباتی ایران و انگلیس نیز رئیس حکومت در انگلیس به صورت موروثی و مادام العمر میباشد و اگرچه نقش آن بیشتر تشریفاتی است، لکن دارای امتیازات و اختیارات زیادی میباشد. این نحوهی انتخاب رئیس حکومت، نقطهی ضعف عمده¬ای برای حکومت انگلیس می¬باشد، چرا که عملاً یک خاندان سلطنتی از حقوق ویژه¬ای بدون نظارت مؤثر و نیز بدون کارآمدی برخوردار است که توجیه عقلانی ندارد. از سوی دیگر شخص اول این کشور (نخست وزیر) به صورت مستقیم توسط مردم انتخاب نمی¬شود، بلکه توسط پارلمان به قدرت میرسد که پارلمان نیز از دو مجلس اعیان و عوام تشکیل می¬شود.
نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با فرانسه نیز از امتیازاتی برخوردار است. همان¬طور که گذشت، رئیسجمهور در فرانسه با رأی مستقیم مردم در دو دور برای مدت هفت سال انتخاب می¬شود که به لحاظ سیاسی، غیرمسئول بوده و در عین حال از اختیارات زیادی برخوردار است که انتخاب نخست وزیر، تعیین تعدادی از اعضای شورای قانون اساسی (نهادی مشابه شورای نگهبان) و انحلال پارلمان از آن جمله است.
با توجه به تحلیل ها و بررسی های انجام شده، تنها میتوان گفت که هر نظام انتخاباتی، دارای مشکلات خاص خود میباشد و در هیچ نظامی نمیتوان تمامی اهداف شش گانهی ذکر شده در فصل های قبل را مشاهده کرد، چراکه با رسیدن به یک هدف، رسیدن به هدف دیگر بسیار دشوار است.
از طرفی شاخصها و ملاکهای انتخاب فرد در جوامع و فرهنگهای مختلف متفاوت است، لذا نظام انتخاباتی نیز باید فضایی مناسب برای رأیدهندگان ایجاد نماید تا بتوانند با توجه به شاخصها و ملاکهای جامعهی خود، فرد را برگزینند. برای مثال در بسیاری از جوامع، ملاکهای رأیدهندگان، مسائلی همچون شانس پیروزی در انتخابات (بدین معنی که به شخصی رأی می دهند که درصد قبولی بیشتری داشته باشد، تا رأی آنان مؤثر واقع گردد) یا تأمیین کنندهی منافع شخص یا گروه خاصی است.
اما در جامعهی اسلامی، ملاک انتخاب فرد، صلاحیت و شایستگی وی در تصدی آن مسؤولیت می باشد. بدین صورت که رأیدهنده باید فرد یا حزبی را برگزیند که برای رسیدن به اهداف حکومت و جامعهی اسلامی به نحو شایسته، عمل نماید؛ پس باید نظام انتخاباتی حکومت اسلامی نیز این فرصت را به خوبی در اختیار رأیدهندگان قرار دهد.
یکی از معایب استفاده از نظامهای انتخاباتی حال حاضر در حکومتها و جوامع اسلامی مانند جمهوری اسلامی ایران، این است که نظام انتخاباتی این فرصت را در اختیار رأیدهندگان قرار نمیدهد و در نتیجه در برخی مواقع مسألهی صالح مقبول مطرح می گردد.