نظام اکثریتی ساده، ساده ترین شکل نظامهای اکثریتی است و در آن از هر حوزهی انتخابیهیک نفر انتخاب میشود و رأی دهی در آن، کاندیدا محور است. اسامیکاندیداهایی که ثبت نام کرده اند به رأیدهندگان ارائه میشود و آنها از بین این اسامییکی و تنهایکی از آنها را انتخاب میکنند. کاندیدای پیروز کسی است که بیش ترین آراء را از آن خود کرده باشد.
در کشورهایی که این نظام انتخاباتی برگزار میگردد، احزاب کوچک چشم امیدی به حضور در عرصه ندارند، پس مجبورند با احزاب بزرگ تر ائتلاف تشکیل دهندیا اینکه ترکیب شوند؛ در حالت کلی میتوان گفت که قدرت در دستان یکیا چند حزب خاص قدرتمند در حال گردش است و کشور را به چند جناح مختلف بزرگ تبدیل میکند و مشکلاتی از قبیل دوری از هدف اصلیِ حزبگرایی و تشکیل اختلاف طبقاتی شدید در سیاست، اقتصاد و گاهی اوقات فرهنگ را به همراه دارد؛ چون با تقسیم و گردش قدرت میان چند حزب برتر، اقتصاد و فعالیت های کلان اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی نیز در میان طرفداران و اعضای حزب حاکم تقسیم میشود و درآمدهای کلان، وارد گردش اقتصادی آنان میگردد. درنتیجه عوام و دیگر گروه های کوچک هیچ نقشی در کسب این درآمدهای مالی ندارند. در پی آن، احزاب و طرفداران کلان آنها روز به روز پولدارتر و عوام نیز روز به روز فقیرتر خواهند شد و در نتیجه اختلاف طبقاتی بسیار شدیدی ایجاد میگردد، مانند درآمد 80 درصدی متعلق به 99% مردم (خواص و احزاب سیاسی حاکم) و درآمد 20 درصدی متعلق به 1% مردم (عوام و گروه های کوچکتر) در آمریکا که اعتراضات وال استریت نتیجهی آن میباشد.
امروزه نظامهای اکثریتی ساده بیش از همه در انگلیس و آن دسته از کشورهایی که به طور تاریخی تحت تأثیر و نفوذ انگلیس بوده اندیافت میشوند. علاوه بر انگلیس، نمونه های دیگری که از این نظام استفاده میکنند و بیش از سایرین مورد تحلیل قرار گرفته اند. کانادا، هند و ایالات متحده (همانگونه که بیان شد) هستند.